کتاب تالار گرگها نوشته هیلاری منتل در سال ۲۰۰۹ برنده جایزه بوکر شد. این کتاب اولین جلد از سهگانهای است که منتل در آن بخشی از تاریخ انگلستان که مربوط به دوران حکومت هنری هشتم است را به گونهای جدید بازنویسی کرده است. این مجموعه که جلد سوم از آن تا این تاریخ منتشر نشده است، با استقبال زیادی مواجه شد و جلد دوم آن نیز با عنوان اجساد را بیاورید، برنده جایزه بوکر سال ۲۰۱۲ شد.
در این مجموعه تامس کرامول قهرمان داستان است و باقی افراد سلطنتی در حاشیه قرار دارند. در ابتدای کتاب تالار گرگها ما با تامس کرامول به عنوان یک کودک مواجه میشویم و این درحالی است که او قربانی خشونتهای پدرش است بنابراین خانه را ترک میکند. منتل او را در همین حال باقی میگذارد تا به تنهایی بزرگ شود. دفعه بعدی که ما با او مواجه میشویم در دستگاه حکومتی است و از آنچه که در این سالها بر او گذشته است تنها اطلاعات جزئی ارائه میشود.

داستان کتاب تالار گرگها در دوره تاریخی بسیار پرافت و خیز و حساسی در انگلستان اتفاق میافتد. اگر نسل هنری هشتم ادامه پیدا نکند کشور در جنگهای داخلی از بین میرود. شاه میخواهد ازدواج خود با ملکه را بعد از بیست سال خاتمه بدهد و با آن بولین ازدواج کند. پاپ و اکثریت اروپا مخالف این موضوع هستند. در این میان نقش تامس کرامول این است که به شاه کمک کند بر این مخالفتها فائق بیاید. او رفتهرفته به جایگاه قدرتمندترین فرد در وزارت هنری هشتم دست مییابد و شاهد تمام نقاط عطف در تاریخ انگلستان است.
هیلاری منتل پنج سال را صرف مطالعه در تاریخ این برهه زمانی کرده است. او گفته است حساسترین نکته در این باره این است که داستان با مستندات تاریخی مطابقت داشته باشد. برای اینکه داستان او با تاریخ و واقعیت تناقض نداشته باشد، او برای هر شخصیت یک کارت در نظر گرفت و روی هر کارت توضیحات مربوط به اینکه در هر زمانی آن شخصیت کجا بوده است را یادداشت کرد. او میگوید چون داستان قبلاً اتفاق افتاده است و حالا دوباره روایت میشود، خیلی مهم است که داستان کتاب هم همان روند را طی کند و از آن مسیر منحرف نشود.
کتابهایی که بخشی از تاریخ را بازگو میکنند خیلی جالب و خواندنی هستند.