کتاب زندگی، جنگ و دیگر هیچ؛ یک اثر مستندگونه از نویسنده و روزنامهنگار مطرح ایتالیایی، اوریانا فالاچی است. این کتاب او را موفق به دریافت جایره بانکارلا در سال ۱۹۷۰ که یکی از جوایز مهم ادبیات در ایتالیا به شمار میآید. فالاچی در این کتاب انعکاسی واقعی و دردناک از واقعیت زندگی وهمچنین جنگ میان بشر را به تصویر میکشد. علاوه بر محتوای تأثیرگذار، این کتاب از لحاظ ژورنالیستی نیز بسیار حائز اهمیت است.
این اثر شرحی از تجربهی نویسنده از سفر به ویتنام در دوران جنگ است. فالاچی علاوه بر پرداختن به موضوع معنای زندگی، خاطرات خود را از این سفر با جزئیات کافی بازگو میکند و تحلیلهای خود را از پیشامدها در اختیار خواننده قرار میدهد. وی این جنگ را به دقت مشاهده کرده است و همچنین انگیزه و طبیعت مردم ویتنام در طول جنگ را مورد بررسی قرار میدهد. او به مصاحبه با زندانیان و برخی نظامیان پرداخته است و خطرات زیادی در بازدید از مناطق مختلف را از سر گذرانده است. این کتاب تصویر مناسبی از این واقعهی تاریخی غمانگیز را ارائه میدهد. این کتاب ثابت میکند خبرنگاران و روزنامهنگاران مناطق جنگی که قصد مطلع کردن سایرین از اخبار را دارند با دو تهدید همیشگی روبهرو هستند: یکی امنیت شخصی آنها و دیگری خطر برملا کردن حقایق مرتبط با جنگ.
فالاچی به طور قاطعانه جنگ را محکوم میکند و معتقد است وقتی بشر در این حد پیشرفت کرده است که دستاوردهای علمی و صنعتی عظیم را کسب کند و پرده از حقایق پیچیدهی جهان هستی بردارد، چگونه قادر است به کشتار همنوع خود که یک عمل غیرانسانی است دست بزند؟ او بیان میکند که جنگ قاطعترین دلیل برای حماقت بشر است و انسانها برای هیچ کشته میشوند و برای هیچ میکشند.
کتاب با ترجمه لیلی گلستان و توسط انتشارات امیرکبیر به چاپ رسیده است. طرح روی جلد انتخاب شده برای این ترجمه، عکسی واقعی و از جمله عکسهای پرحاشیه و معروف این جنگ است که در آن یکی از بیرحمترین فرماندهان ارتش ویتنام جنوبی، نگویان لون از فاصلهی بسیار نزدیک به سر یک ویت کنگ با دستان بسته شلیک میکند. این موضوع یکی از مسائلی است که فالاچی در کتاب بسیار روی آن مانور داده است و فرد شلیککننده را مورد سرزنش قرار داده است و با او مصاحبههایی انجام داده است.