اومبرتو اکو نویسنده، منتقد، نشانهشناس و زبان شناس فقید ایتالیایی شهرت جهانی اولیه خود را مرهون اولین رمان خود، نام گل سرخ است. حال آنکه پیش از انتشار این رمان اومبرتو اکو نوشتههای غیر داستانی متعددی را در کارنامه داشت که شامل کتب دانشگاهی، کتاب کودک و مقالات ادبی هستند. اکو در طول سالهای زندگی خود در دانشگاههای مختلفی تدریس میکرد، او خانهای در میلان و اقامتگاه تفریحی اطراف اوبرینو داشت که هر دو مجهز به کتابخانههایی با دهها هزار جلد کتاب بودند. اکو در فوریه سال ۲۰۱۶ بر اثر سرطان پانکراسی که دو سال به آن مبتلا بود درگذشت. کتابهای رمان نام گل سرخ، آونگ فوکو، جزیره روز گذشته، بائودولینو، گورستان پراگ و شماره صفرم از آثار اومبرتو اکو به فارسی ترجمه شدهاند.
بسیاری از نوشتههای او در مورد نقد، تاریخ و ارتباطات به زبانهای گوناگون ترجمه شدهاند. اکو همچنین زبان اسپرانتو را مطالعه و بررسی کرد و طرفداری خود از آن را اعلام کرد، علاقهی او به اسپرانتو را میتوان نشأت گرفته از علاقه و اعتقاد او به ایجاد و پیشبرد ارتباطات و درک متقابل در سطح بینالمللی دانست. اومبرتو اکو به زیباییشناسی قرون وسطایی علاقه زیادی داشت و از این رو آثار داستانی او اغلب زمینهها و نشانههایی قرون وسطایی دارند. او در دانشگاه تورین فلسفه و ادبیات قرون وسطا خواند و موضوع رسالهاش قدیس توماس آکویناس بود، در حین این تحقیقات، او از کلیسای کاتولیک خارج شد. رساله دانشگاهی او با کلیه جزئیات بعدها در قالب یک کتاب منتشر شد.
اومبرتو اکو زمان دیکتاتوری موسولینی را به خاطر میآورد او تجربه و میراث فاشیسم برای کشورش را به طرز قابل اجتنابی عظیم و تأثیرگذار میداند. اکو در این مورد گفته است که فاشیسم از همان ابتدا ذهن ما و تمام جنبههای زندگی ما را شکل داده بود و خود او به یونیفورم فاشیستی افتخار میکرده است تا زمانی که با گوش دادن به رادیو لندن و همچنین صحبتهای درگوشی پدرش با یکی از اقوام ضدفاشیسم متوجه طرف دیگری از این قضیه میشود. با اتمام جنگ و سقوط فاشیسم در ایتالیا او با مفاهیمی چون دموکراسی و آزادی آشنا میشود، متوجه میشود که فاشیستها تنها حزب سیاسی موجود نیستند و برای اولین بار تصاویری از هولوکاست میبیند که او را متوجه میسازد کشورش از چه چیزی نجات یافته است.
اومبرتو اکو رمان نام گل سرخ را در پاسخ به درخواست یک ناشر برای مشارکت در یک طرح نوشت، در این طرح قرار بود مجموعه داستانی با مشارکت نویسندگان ایتالیایی مشهور که تاکنون داستان ننوشتهاند تهیه شود. استقبالی که از این داستان شد موفقیتهای بعدی اکو در مقام یک داستاننویس را در پی داشت. آنگونه که خود نویسنده توصیف کرده است، برای نوشتن یک داستان او ابتدا با یک تصویر آغاز میکرد و پس از آن طرحها و نقشههای مربوط به آن را ترسیم میکرد تا بر محدودیتهای زمانی و مکانی داستان فائق آید. او اذعان داشت داستان نوشتن مانند مسئله حل کردن است و به این دلیل جذاب است که داستان همانند یک دنیای سری برای نویسندهی آن است.
0 Comments