سوربُز نوشتهی ماریو بارگاس یوسا، یکی از مطرحترین کتابها بر علیه نظام دیکتاتوری به شمار میرود که در آمریکای لاتین همرده با پاییز پدر سالار نوشتهی مارکز طبقهبندی میشود، اما بر خلاف آن اشاره به دیکتاتور خاص و واقعی دارد. داستان اشاره به شرح به قدرت رسیدن دیکتاتور و در ادامه قتل و زوال حکومتی او دارد. این رمان سیاسی که با لحنی بسیار خودمانی روایت شده است نظر مثبت اکثریت خوانندگان و منتقدان را جلب کرده است.
داستان سوربُز به اعتراض علیه قدرت مرکزی، ظلمی که به عموم مردم روا میدارند و مزیتهای فراوانی که به واسطه قدرت نصیبشان میشود، برخاسته است و همچنین تأثیرات روانی و رواج انحرافات را از پیامدهای اینگونه نظامها دانسته و به تصویر میکشد. بارگاس یوسا از یکی از مصداقهای بارز دیکتاتوری در داستان بهره گرفته است و او رافائل تروخیو، دیکتاتور طولانی مدت جمهوری دومینیکن است. او بیش از یک بار رئیسجمهور بوده و زمانی هم که در مقام ریاست جمهوری نبوده با استفاده از عروسکهای خیمه شب بازی که برای این مقام انتخاب میکرده، زمام امور را در دست داشته است.
رمان سوربُز در سبک رئالیسم و با دو زاویه دید سوم شخص و اول شخص به رشتهی تحریر درآمده است و هرچند که این کتاب بر مبنای رویدادهای واقعی نوشته شده است، اما به گفتهی خود یوسا یک مستند تاریخی نیست، او سعی کرده به جریانات واقعی پایبند بماند و در عین حال بسیاری از جزئیات را تغییر داده تا داستان را جذابتر کند. برخی شخصیتهای کتاب واقعی بوده و برخی دیگر ساختهی ذهن نویسنده میباشند و بسیار به واقعیت شبیهند.
داستان سوربُز دارای سه خط داستانی به هم پیوسته است، داستان اول، داستان زنی به نام اورانیا است که پس از یک غیبت طولانی به کشورش بازمیگردد و از رازی قدیمی پرده برمیدارد، داستان دوم، آخرین روز زندگی رافائل تروخیو را به تصویر میکشد و داستان سوم، داستان افرادی است که برای قتل تروخیو نقشه میکشند. در طول کتاب زاویه دید و خط داستان مکرراً تغییر میکند و زمان داستان در سال ۱۹۶۱، درست پس از سوءقصد و سال ۱۹۹۶، ۳۵ سال پس از سوءقصد را نشان میدهد که بعد زمانی نیز در بعضی از فصلها پس و پیش شده است. نام کتاب برگرفته از ترانهای متداول در میان مردم جمهوری دومینیکن میباشد. در سال ۲۰۰۵ فیلمی بر اساس این کتاب تولید شده است.
0 Comments