معرفی فیلم پرستیژ ساخته کریستوفر نولان در سال ۲۰۰۶

روایت نامتعارف و غیرخطی، قهرمان های جذاب، مرموز و گاها مالیخولیایی، معماگونگی و گم شدن در زمان و مکان و مبارزه قهرمان ها تا سر حد مرگ و نابودی مشخصه اصلی فیلم های کریستوفر نولان است و پرستیژ از این ویژگی ها و امتیازات به دور نیست.
“پرستیژ” روایت یک پازل سخت و گیج کننده و یا از طرفی دیگر یک دوئل طولانی و مرگ آفرین است بین دو پرسوناژ اصلی، رابرت انجی یر (با بازی تحسین برانگیز هیو جکمن) و آلفرد بوردن (با بازی منحصر به فرد کریستین بیل). این دو جوان که هر دو در محضر استادی پا به سن گذاشته، محتاط و میانه رو به نام کاتر (با بازی جاافتاده و پخته مایکل کین) درس شعبده بازی می آموزند هر دو فریفته و دلباخته این حرفه هستند. اما به جای پیروی از خط و ربط استاد و تکیه به راه و روش او پا را فراتر نهاده و در مسیر جاه طلبی و غرور گام بر می دارند. در حقیقت پرستیژ روایت عبور عجولانه و لاقیدانه این دو جوان پر شور و زیاده خواه از خطوط قرمز استادِ معتدل و معقول خودشان می باشد. این دو جوان به ظاهر شجاع و شیردل برای رسیدن به شهرت و ثروت از هیچ عملی هر چند غیرمنطقی و افراطی ابایی ندارند و حتی چنان پا را از حدود و ثغور آن فراتر می گذارند که به آستانه مرگ و تباهی نیز بوسه می زنند.
این فیلم که یک اثر اقتباسی از رمانی به همین نام نوشته کریستوفر پرایست است یکی از فاخرترین، ارزشمندترین و مبتکرانه ترین آثار اقتباسی سینمای جهان شمرده می شود. مبتکرانه از این جهت که کریستوفر پرایست نویسنده رمان پرستیژ یکی از نویسندگان صاحب نام و مشهور در حوزه تخصصی داستان های علمی – تخیلی است و آثارش بارها جوایز متعدد ادبی را به خود اختصاص داده و رمان پرستیژ نیز چندین جایزه را از آن خود کرده است. اما تمام این افتخارات و اعتبارات گرانمایه منجر نشده که نولان باهوش و خلاق دخل و تصرفی در آن نداشته باشد. بلکه وی تغییراتی اساسی را در متن رمان ایجاده کرده و آن را مطابق با اصول و چارچوب های فکری خود و همچنین منطبق با تحقیقات وسیع و گسترده ای که درباره عقاید و خط و مشی و شیوه زندگی عجیب و غریب شعبده بازان داشته است بازسازی نموده و سپس آن را روی پرده نقره ای نشانده است.

بعضی از دیالوگ ها یا مونولوگ های فیلم که بسیار عبرت آموز و تاثیر گذارند عبارتند از:
((هیچ کس به مردی که توی جعبه ناپدید میشه اهمیت نمیده.))
((اگر می‌خواهی وارد این کار بشی باید آلوده کار بشی. بعد می‌خواهید بفهمید راز کار چیه. ولی نخواهید فهمید. چون درست نگاه نمی‌کنید. البته در اصل نمی‌خواهید بفهمید. دوست دارید گولتون بزنند.))
((خیلی از خودگذشتگی می‌خواد. این تنها راه نجات از این وضعیته.))
((کسی به راز اهمیت نمیده. این نمایش توئه که برای مردم جالبه.))
((همه برای دونستن راز بهت التماس می‌کنند ولی همین که رازت رو بهشون لو دادی دیگه براشون ارزشی نداری.))
((هر شعبده بازی از سه مرحله تشکیل میشه: شعبده‌باز یه چیزی رو نشون میده، یه چیز کاملا معمولی. بعد اون رو ناپدید میکنه. هنوز کسی دست نزده، چون ناپدید کردن تنها کافی نیست. باید اون رو برگردونی.))