معرفی کتاب فقط یک داستان نوشته جولیان بارنز


0
معرفی کتاب فقط یک داستان نوشته جولیان بارنزReviewed by پرستو آشتیان on Jan 13Rating: 5.0معرفی کتاب فقط یک داستان نوشته جولیان بارنز | رمان | پیشنهاد کتاب کتابیسمکتاب جدید جولیان بارنز فقط یک داستان نام دارد که در سال 2018 به چاپ رسیده است. زمینه‌های داستان برای طرفداران بارنز کاملا آشناست

کتاب جدید جولیان بارنز فقط یک داستان نام دارد که در سال ۲۰۱۸ به چاپ رسیده است. زمینه‌های داستان برای طرفداران بارنز کاملا آشناست و همان سبکی است که بارنز در آن تبحر زیادی دارد. یک داستان عاشقانه نوجوان یا جوان انگلیسی که در آینده او به شدت تأثیرگذار است و این ماجراها در سنین میانسالی یا کهنسالی به شکل خاطراتی خوشایند یا ناخوشایند برای قهرمان داستان مرور می‌شوند و مخاطب را به دنبال خود می‌کشانند. کتاب فقط یک داستان استادانه نوشته شده است که جز این از بارنز انتظار نمی‌رود. فقط یک داستان با ترجمه سهیل سُمّی در نشر نو به چاپ رسیده است.
در فقط یک داستان عنوان می‌شود که هر کسی در زندگی یک داستان عاشقانه دارد که تنها داستانش محسوب می‌شود. ممکن است این داستان یه شکست منجر شود، ممکن است از اول اشتباه بوده باشد، ممکن است هیچ‌گاه نمود واقعی پیدا نکرده و فقط در ذهن طرف باشد اما به هر حال این تنها داستان آن فرد است و این داستان است که رویدادهای بعدی زندگی را رقم می‌زند و تا سال‌های درازی زندگی فرد تحت تأثیر تصمیمی است که در قبال این داستان گرفته است. علاوه بر این در کتاب این سوال مطرح می‌شود که ترجیح می‌دهید نصیبتان عشق بیشتر و رنج بیشتر باشد یا عشق کمتر و رنج کمتر؟
تونی وبستر در کتاب درک یک پایان عملا عشق کمتر و رنج کمتر را انتخاب می‌کند چون زندگی‌ای بدون دردسر را می‌خواهد، اما در فقط یک داستان پل، قهرمان داستان، عشق بیشتر و رنج بیشتر را برمی‌گزیند. در هر حال هر دو شخصیت را با وجود انتخاب‌های کاملا متفاوت و زندگی‌هایی نامشابه، در آینده در جایگاه حسرت می‌یابیم. عشق یک پسر جوان به زنی سن و سال‌دارتر هم در درک یک پایان موضوعیت داشت اما نه به طور مستقیم و هویدا بلکه با ظرافت و پیچدگی‌های غافلگیرکننده. در فقط یک داستان هم پل ۱۹ ساله در کلوپ تنیس شیفته‌ی سوزان چهل و اندی ساله و متاهل می‌شود و اینگونه است که داستان او شروع می‌شود.
بخش اول کتاب از زاویه دید اول شخص و از زبان پل روایت می‌شود و او حدود پنجاه سال بعد جزئیات داستان عاشقانه‌ی خود را مرور می‌کند البته نه به ترتیب زمانی رخدادها، بلکه به ترتیب اهمیت آنها در حافظه‌اش. در بخش دوم این داستان عاشقانه یک قدم جلوتر رفته و تصمیم مهمی توسط پل و سوزان گرفته شده است حالا پل هم راوی اول شخص داستان است و هم گاهی دوم شخص است و خود را تو خطاب می‌کند شاید برای اینکه خود را به خاطر ماجراهای غیرقابل پیش‌بینی و تاسف‌باری که پیش آمده است سرزنش کند. در بخش سوم راوی سوم شخص و غیر قابل اعتماد است که البته به نظر می‌رسد این راوی هم خود پل است که رویکرد جدیدی در روایت داستانش اتخاذ می‌کند.


Like it? Share with your friends!

0

0 Comments

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.