عقاب عنوان رمان کوتاهی است که توسط اسماعیل کادره آلبانیایی نوشته شده است. اسماعیل کادره از چهرههای شناختهشده و تأثیرگذار ادبیات استعمار است که در نکوهش کمونیست و توتالیتاریسم –تمامیتخواهی- رمان، رمان کوتاه، نمایشنامه، شعر و مقاله نوشته است. استعمار جزیی جدانشدنی از تاریخ سرزمینی است که در آن متولد شده و زیسته است. فعالیت کادره در ابتدا محدود به شعر بود اما با انتشار اولین رمانش، ژنرال ارتش مرده به شهرتی فراتر از مرزهای آلبانی دست یافت و اکنون نیز او را با نویسندگان نامداری چون گوگول، اورول و کافکا مقایسه میکنند.
اکثر داستانهای او دارای مضمونهایی از افسانههای قدیمی و یا رویدادهای تاریخی است که مردم آلبانی با آنها آشنا هستند. تمام ماجرا در داستان کتاب عقاب حول افسانهای میگردد که در آن شخصی با استفاده از یک عقاب از جهنم نجات مییابد. سفر با عقاب برای مرد یک شرط دارد و آن این است که در طول پرواز از عقاب با گوشت خام پذیرایی کند، از آنجایی که سفر طولانی است او مجبور میشود گوشت خود را در اختیار عقاب قرار دهد. وقتی که او به دنیای بالا میرسد چیزی بیش از مشتی استخوان نیست.
شخصیت اصلی داستان عقاب مرد جوانی به نام مکس است که با غضب حکومت روبهرو میشود و اصطلاحا سقوط میکند. او به دنیایی دیگر تبعید میشود و در عین حال جزئیات سقوط را به خاطر میآورد. سقوط او هم لفظی است و هم معنوی. از دیگر شخصیتهای داستان که مکس در دنیای پایین با آنها مواجه میشود، یک صاحب کافه و دختری به نام انآ هستند. صاحب کافه فردی است که بیشترین اطلاعات را از دنیای پایین در اختیار مکس قرار میدهد و انآ هم برای مکس یادآور دوست دختری است که در دنیای بالا داشته به نام آنا. مکس با افراد دیگری هم ملاقات میکند و متوجه میشود نقطه مشترک همه آنها این است که به پایین سقوط کردهاند اما نحوه سقوط هر یک با دیگری متفاوت است.
در نهایت مکس تصمیم میگیرد بر اساس داستان اسطورهای عقاب عمل کند، سوار بر تنها عقاب باغ وحش آن شهر شود و به دنیای بالا برگردد. داستان عقاب مصداق بارز تلفات در رژیمهای کمونیستی است که در پوششی از نمادها، افسانهها و اشارات سیاسی مخصوص کادره بیان میشود. رمان کوتاه عقاب توسط محمود گودرزی به فارسی برگردانده شده است و انتشارات مروارید ان را به چاپ رسانده است.
0 Comments