کتابها بهترین سرگرمی هستند، مابین آنها تبلیغات پخش نمیشود، نیاز به باطری ندارند، و در قبال هر دلار پرداخت شده ساعتها سرگرمی برای مخاطبان ایجاد میکنند. چیزی که من رو متعجب میکنه اینه که چرا آدمها یه کتاب برای پر کردن وقتهای مردهای که در زندگی روزمره غیر قابل اجتناب هستن بر نمیدارن. استفن کینگ
کتابها در واقع جادوهای قابل حمل هستند. استفن کینگ – از نوشتن (On Writing: A Memoir of the Craft)
اگر زمانی برای خواندن نداشته باشید، در آن صورت زمان یا ابزار نوشتن را نیز در اختیار نخواهید داشت، به همین سادگی. استفن کینگ
هیولاها واقعی هستند، ارواح نیز واقعیاند، آنها درون ما زندگی میکنند، و گاهی بر ما غلبه میکنند. استفن کینگ

کتابهای خوب معمولاً تمامی اسرار خود را در بار اول فاش نمیکنند. استفن کینگ
داستان، یک حقیقت است که در دل یک دروغ پنها شده است. استفن کینگ
همیشه مهمترین چیزها، سختترینهایی هستند که میتوان به زبان آورد. شما از بیان آنها خجالت میکشید، چرا که کلمات آنها را کماهمیت جلوه میدهند. کلمات اندازه مفاهیمی که در ذهن ما بیحدومرز به نظر میرسند را تبدیل به مقادیر معمولی میکنند. اما مسأله واقعی چیز دیگری است، مگرنه؟ مهمترین چیزها در زندگی نزدیک به جایی قرار دارند که شما آن را قلب مینامید. مانند نقطهای که گنج در آن دفن شده، و شاید دشمنانتان میخواهند آن را از شما بدزدند. و پیش میآید که وقتی شما اسرار خود را با دیگران در میان میگذارید، نتیجهای جز مورد تمسخر قرار گفتن نمییابید، زیرا که مخاطب شما را درک نمیکند یا متوجه نمیشود که چرا موضوع مطرح شده برای شما اهمیت داشته است. به نظر من این بدترین حادثه است. اینکه رازی در درون سینه گوینده مخفی بماند که دلیلش عدم درک شنوانده (با وجود اشتیاق گوینده با فاش شدن راز) باشد. استفن کینگ
همیشه وحشتناکترین بخش یک کار دقیقا لحظات قبل از شروع آن است. استفن کینگ – از نوشتن (On Writing: A Memoir of the Craft)
بعضی از پرندگان را نمیتوان زندانی کرد، همین و بس. پرهایشان بسیار مرغوب است و آواز دلنشین و گیرایی دارند. پس شما رهایشان میکنید تا بروند، یا هنگامی که در قفس را برای غذا دادن باز میکنید میپرند و فرار میکنند. و قسمتی از شما که میداند زندانی کردن آن کار اشتباهی بوده خوشحال میشود، اما در عین حال جای آنها همیشه خالی میماند. استفن کینگ – یک داستان از فصول مختلف (Rita Hayworth and Shawshank Redemption: A Story from Different Reason)
اگر شما میخواهید یک نویسنده شوید، باید دو کار را در اولویت قرار دهید، خواندن زیاد، نوشتن زیاد. استفن کینگ
تو میتوانی و تو باید موفق شوی، و اگر آنقدر شجاع باشی که شروع کنی، خواهی شد. استفن کینگ – از نوشتن (On Writing: A Memoir of the Craft)
چیزی که زیر تخت من هست و منتظره تا پای منو بگیره حقیقی نیست. من اینو میدونم، و من اینو هم میدونم که اگر مراقب باشم و توی تخت پام رو به خوبی زیر پتو مخفی کنم، اون نمیتونه پام رو بگیره. استفن کینگ – شیفت شب (Night Shift)
به یاد داشته باش که امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز باشه، و چیزهای خوب هیچگاه نمیمیرند. استفن کینگ
قلبها میتوانند بشکنند، بله گاهی اوقات قلبها میشکنند، و من آرزو داشتم که ای کاش وقتی قلبم شکست میمردم، اما اینگونه نشد. استفن کینگ – قلبهای آتلانتیس (Hearts in Atlantis)
0 Comments