رومن رولان نویسنده، مقالهنویس، مورخ هنر و عارف فرانسوی است که در سال ۱۹۱۵ به خاطر احترام به ارج نهادن به معنویت در تولیدات ادبی و برای عطوفت و عشق راستینی که با آن انسانهای مختلف را به تصویر کشیده است، برنده جایزه نوبل ادبیات شد. وی فردی طالب صلح جهانی و ضد فاشیست بوده و زمینه نوشتاریاش اغلب مقاصد صلحجویانه است. رولان در طول زندگی خود موفق به کسب نشان لژیون دونور و جایزه بزرگ آکادمی فرانسه نیز شده است.
او در نوجوانی برای تحصیل راهی پاریس شد و زندگیاش دستخوش تغییرات فراوانی شد، اعتقادات مذهبیاش را از دست داد، به موزیک علاقمند شد و شیفتهی آثار نویسندگانی چون اسپینوزا و تولستوی شد. رولان در رشتههای تاریخ و هنر به تحصیل پرداخت. آثار اولیه او نمایشنامههایی بود که مخاطبهای زیادی کسب نکرد. سرانجام او تدریس در هنر و موسیقیشناسی را کنار گذاشت تا تمام وقت خود را صرف نوشتن کند.
در همان سالها او شروع به انتشار رمان حجیم و شاهکار خود، ژان کریستف در ده جلد و در سالهای متمادی کرد و وی همچنین رساله فراتر از جنگ را منتشر کرد که فرانسه و آلمان را در کشمکشهای جنگ جهانی اول، به احترام به واقعیت و انسانیت دعوت میکرد. این افکار در میان جدالهای سرسختانه گم شد تا زمانیکه بعدها تحت عنوان یادداشتهای زمان جنگ منتشر شد و بسیار مورد تحسین قرار گرفت. رولان رمان هفت جلدی جان شیفته با هدف به تصویر کشیدن اثرات سوء فرقهگرایی سیاسی را نیز در کارنامه موفقیتهای خود دارد.
این نویسنده در سالهای بعدی به عرفان شرقی به خصوص هند علاقمند شد و به مطالعه و تفسیر آثاری چون آثار مهاتما گاندی پرداخت. آثار او در شاخههای متعددی چون رمان، نمایشنامه، زندگینامه، مقاله و کتب تاریخی طبقهبندی میشوند. کتابهای رومن رولان از دیرباز میان خوانندگان ایرانی جایگاه ویژهای داشته است و از میان آثار منتشر شده به جان شیفته، ژان کریستف، زندگانی بتهوون، زندگی و آثار میکل آنژ، سفر درونی، خاطرات جوانی، دانتون، گرگها و بازی عشق و مرگ اشاره داشت.
زندگی نامه رومن رولان از دیدگاهی دیگر:
رومن رولان (متولد ۲۹ ژانویه ۱۸۶۶، کلامسی، فرانسه – وفات در ۳۰ دسامبر ۱۹۴۴، وزلی)، رماننویس، نمایشنامهنویس، و مقالهنویس فرانسوی، و همچنین ایدهالگرایی که عمرش صرف تلاش برای صلحطلبی، مبارزه علیه فاشیسم، برقراری صلح جهانی، و تجزیه و تحلیل نبوغ هنری شد. وی در سال ۱۹۱۵، برنده جایزه نوبل ادبیات شد.
در ۱۴ سالگی، رومن رولان برای تحصیل به پاریس رفت و با جامعهای در بینظمی معنوی روبرو شد. پس از پذیرفته شدن در اِکول نرمال سوپریور، اعتقاد مذهبی خویش را از دست داد، به نوشتههای بِنِدیکت اسپینوزا و لئو تولستوی روی آورد، و اشتیاق خود به موسیقی را نیز پرورش داد. در ۱۸۸۹ به مطالعه تاریخ پرداخت و موفق به اخذ دکترای هنر در سال ۱۸۹۵ گردید، و بعد از آن به مدت دو سال برای مأموریت به اِکول فرانسز رُم در ایتالیا رفت. در ابتدا، رومن رولان به نوشتن نمایشنامه روی آورد، اما تلاشهایش برای دستیابی به مخاطبان وسیع و زنده کردن عناصری همچون “قهرمانپروری و اعتقادات مردم”، شکست خورد. او نمایشنامههایش را در دو دوره گردآوری کرد: Les Tragedies de la foi (تراژدیهای اعتقاد) در سال ۱۹۱۳، که شامل Aert در سال ۱۸۹۸ میشد، و Le Theatre de la revolution در سال ۱۹۰۴، که شامل نمایشی از Dreyfus Affair، Les Loups (گرگها) در سال ۱۸۹۸، و Danton در سال ۱۹۰۰ میشد.
در سال ۱۹۱۲، بعد از یک دوره کوتاه آموزش هنر و موسیقی شناسی، تصمیم گرفت که تمام وقتش را صرف نوشتن کند. رومن رولان با چارلز پگوی در مجله Les Cahiers de la Quinzaine همکاری کرد، جایی که او در ابتدا شناختهشدهترین رمان خود یعنی جِین کریستوف را در ۱۰ جلد و در سالهای ۱۹۰۴ تا ۱۹۱۲ منتشر کرد. برای این رمان و به دلیل رسالهاش با عنوان Au-dessus de la melee (فراتر از نبرد) در سال ۱۹۱۵، که یک فراخوان برای فرانسه و آلمان بود تا در طول نزاع در جنگ جهانی اول به حقیقت و انسانیت احترام بگذارند، به جایزه نوبل نائل گردید. اندیشه او تحت مشاجره شدیدی قرار داشت و تا سال ۱۹۵۲ که اثر وی با عنوان journal des annees de guerre, 1914—۱۹۱۹ (مجله سالهای جنگ ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۹) پس از مرگش چاپ نشده بود، کاملاً درک نمیشد. در سال ۱۹۱۴ او به سوئیس رفت، جایی که تا زمان بازگشتش به فرانسه در سال ۱۹۳۷، در آنجا ماند.
اشتیاق رومن رولان به موضوعات حماسی در مجموعهای مربوط به بیوگرافی نوابغ تحقق پذیرفت که: Vie de Beethoven (بتهوون) مربوط به سال ۱۹۰۳؛ بتهوون برای رومن رولان یک موسیقیدان جهانی و جدا از بقیه بود؛ Vie de Michel-Ange (زندگی مایکل آنجلو) در سال ۱۹۰۵، و Vie de Tolstoi (تولستوی) در سال ۱۹۱۱، در این میان بودند.
شاهکار رومن رولان جین کریستوف، یکی از طولانیترین و بهترین رمانهایی است که تا کنون نوشته شده است و نمونه نخست roman fleuve (چرخه رمان) در فرانسه است. با حماسهای در ساختار و سبک، سرشار از احساس شاعرانه، از بحرانهای پیاپی در پیش روی یک نابغه سخن میگوید کسی که با وجود دلسردی و فشارهای ناشی از شخصیت سرکش خودش، سرشار از عشق به زندگی بود. دوستی میان این آلمانی جوان و یک فرانسوی جوان، نمادی از “هماهنگی میان مخالفها” بود و رومن رولان معتقد بود که میتوانست در نهایت بین ملتها و در کل جهان نهادینه شود.
پس از فانتزی هجوآمیز Colas Breugnin در سال ۱۹۱۹، رومن رولان مجموعه رمانِ دومی را با عنوان L’Ame-enchantee در ۷ جلد و بین سالهای ۱۹۲۲ تا ۱۹۳۳ منتشر کرد، که در آن او از اثرات ظالمانه ناشی از فرقهگرایی سیاسی پرده برداشت. در دهه ۱۹۲۰ او به سمت آسیا، بخصوص هند روی آورد، تا بتواند گوشهای از فلسفه عرفانی شرق را در قالب آثاری مثل ماهاتما گاندی در سال ۱۹۲۴ برای جامعه غرب تفسیر کند. مکاتبات وسیع رومن رولان با چهرههایی مثل آلبرت شویتزر، آلبرت انیشتین، برترند راسل، و رابیندراناث تاگور در کتابی به نام Cahiers Romain Rolland در سال ۱۹۴۸ منتشر شده بود. کتاب Memoires در سال ۱۹۵۶ و مجلات خصوصی او که پس از مرگش چاپ شدند، گواهی هستند بر راستی و درستی بینظیر نویسندهای که قلبش مملوء از عشق به همنوع بود.