پاندورا رمانی عاشقانه است با زیربنای روانشناسی – اجتماعی. رمانی که به ریشه دواندن مسائل دوران کودکی در وجود افراد و تاثیرگذاریاش در زندگی میپردازد.
داستان راجع به دکتر روانشناسی است جوان و مجرد به نام رامین صبوری، نمونه یک انسان تحصیلکرده و موفق ازلحاظ مادی و موقعیت اجتماعی، مطلوب همه، اما از درون ویران. رامین خود روانشناسی بسیارتوانمند و حاذق برای درمان دیگران است، هرروز تعداد زیادی مراجع میپذیرد و عدهای را هیپنوتیزم، شوک درمانی و گروه درمانی میکند، اما در درمان ابتداییترین مشکلات خود درمانده است.
پشت جلد کتاب متنی نوشته شده که به عاشقانه بودن رمان اشاره دارد:
در معمای لاینحل عشق گرفتار ماندهام. تو محبوب و مطلوبی، پیچیده در بلا و بدبختی. عاشقانه میخواهمت، تاب دوریات را ندارم، اما مشکلاتت را چه کنم؟ نمیخواهم وصال محال شود. حتی اگر تقدیر برای من و تو خواب شیشه و سنگ را دیده باشد، بازهم میخواهمت. تقدیر را برهم میریزم، به خاطر تو، به خاطر خودم، به خاطر عشقی که نیمهکاره ماند.
پاندورا نشان میدهد زندگی که برپایه کینه شکل گرفتهباشد همچون برجی که نخستین خشت آن کج باشد، تا ثریا هم به کجی میرود. رامین در رشد مادی و علمی چیزی کم ندارد، اما چون دوران کودکیاش را در فقر گذرانده و عمری کینه ثروتمندان را داشته، بنای زندگیاش را برپایه انتقام از اغنیاء گذرانده و حال، سالهاست اسیر عشقی نافرجام شده. عشق به شخصی که نیست، و عامل نبودنش خود اوست.
داستان در یک بیمارستان روانی شروع میشود. رامین وسط یک جلسه گروه درمانی است، و ناگهان متوجه میشود میان افراد افسرده گروه، فردی نشسته که سالهاست سرگذشت او را به دنبال خود کشانده.
“از درون آن پارچههای سیاه و خاکستری، صدایی زنانه و گرفته آمد که: «الان نمیتونم… .»
صدا عجیب و میخکوبکننده بود. برای لحظهای خواستم ببینم این صدا تا چه اندازه برایم آشناست و آیا صاحبش را میشناسم یا نه که…… ”
رامین که سالها به دنبال معشوق خود بوده، اکنون او را بیمار و درهمشکسته میبیند زیر دست خود. باید او را شوک درمانی کند، معشوقی که مقصر بیماریاش خود رامین است و تا نهایت گم شده در دریای نفرت. این پاسخ یک عمر کینهورزی خود رامین است، و اکنون پشیمان است همچون قاتلی که تازه پس از کشتار درمییابد مقتول همان معشوقش است، اما دیگر راهی نمانده برای بازگشت.
بخش اصلی رمان پاندورا در دو منطقه اتفاق میافتد. بیمارستان روانی شمال شهر و پرورشگاه دخترانه واقع در جنوب شهر. رامین بارها بعد از اتمام کار روزانه سوار بر ماشین آخرین مدلش از گرانترین محله تهران راه میافتد و ظرف کمتر از یک ساعت میرسد به محلهای فقیرنشین و قدیمی، خانهای آجری که پشت درش یک مشت پسر کله تراشیده با شلوارهای گل و گشاد مشغول بازی با توپ پلاستیکیاند. خانهای با حیاط کف موزاییک و ساختمانی فرش شده با موکت قدیمی و رنگ و رورفته؛ جایی که زندگی با چهرهای سراسر عشق و شور و نشاط در جریان است.
در رمان عاشقانه پاندورا از هیپنوتیزم گفتهمیشود. رامین بخشی از اسرار را ازطریق هیپنوت کردن بیمار خود درمییابد، اما نیمه دیگر اسرار با گذشت زمان و با چیدهشدن کامل قطعات پازل رو میشود.
پاندورا با نویسندگی لیلا رعیت در ۳۵۲ صفحه توسط انتشارات نسل نواندیش به قیمت ۵۹۹۰۰ تومان به چاپ رسید.
پاندورا – معرفی کتاب پاندورا نوشته لیلا رعیت –
پاندورا - معرفی کتاب پاندورا نوشته لیلا رعیت -Reviewed by لیلا رعیت on Aug 31Rating: پاندورا - معرفی کتاب پاندورا نوشته لیلا رعیت -پاندورا رمانی عاشقانه است با زیربنای روانشناسی – اجتماعی. رمانی که به ریشه دواندن مسائل دوران کودکی در وجود افراد و تاثیرگذاریاش در زندگی میپردازد.
0 Comments