کتاب خورشید نیمه شب که یو نسبو آن را در ادامهی خون بر برف نوشته است نیز از کتابهای مورد توجه این نویسنده در سالهای اخیر بوده است. خورشید نیمه شب نیز ژانری جنایی دارد اما تفاوت این سری از کتابهای یو نسبو با سری هری هول این است که در این سری نویسنده بیشتر بر روی خصوصیات درونی و ویژگیهای شخصیتهای داستانش تمرکز دارد تا ماجراهای هیجانانگیز و جنایتهای هوشمندانه.
داستان از زبان یون هانسن نقل میشود که البته بیشتر با نام ساختگی اولف خطاب میشود. با یون در حالی آشنا میشویم که او وارد منطقهای میشود که نزدیک به قطب شمال است و خورشید هیچگاه در آنجا غروب نمیکند. به زودی متوجه میشویم که او از آدمهای رئیس سابق خود –فیشرمن؛ رئیس یک باند تبهکاری و قاچاق مواد مخدر- میگریزد زیرا به او خیانت کرده است و مأموریتش را به اتمام نرسانده است. یون میداند که هر جا پنهان شود آنها او را پیدا میکنند و جانش را میگیرند.

در این روستا او با آدمهای مختلفی روبهرو میشود که این شخصیتها در ادامهی داستان نقشهای سرنوشتسازی را ایفا میکنند. داستان پر از غافلگیریها و اتفاقات هیجانانگیز است. یون که در کار فروش مواد مخدر بوده است و به خدا اعتقادی ندارد در این روستا جذب زنی به نام لیا میشود که دختر کشیش و خادم کلیساست و عضو فرقهای با قوانین سخت و خشک است. او به کمک لیا و پسرش کنوت در کلبهی شکارچیان ساکن میشود و گوش به زنگ سر رسیدن آدمهای فیشرمن است. این انتظار مرگبار او را به مرز جنون میکشاند.
داستان علاوه بر روند رو به جلو، نگاهی رو به عقب و گذشتهی یون دارد جایی که ما متوجه میشویم یون چرا وارد معامله با فیشرمن خطرناک شده است و پولی که از این خیانت به جیب زده است را برای چه کاری احتیاج داشته. کتاب خورشید نیمه شب با ترجمه نیما م. اشرفی توسط انتشارات چترنگ به چاپ رسیده است.
0 Comments