در کمال خونسردی، قبل از انتشار به صورت کتاب در ۱۹۶۶، به صورت متوالی در نیویورکر چاپ میشد. این کتاب ترومن کاپوتی را به ستارهای در ادبیات تبدیل کرد و به عنوان شناخته شده ترین و بهترین اثر او باقی ماند. کاپوتی این کتاب را به عنوان اولین رمان غیر داستانی که تا آن زمان نوشته شده بود به خوانندگان معرفی نمود. نکتهی قابل توجه در مورد این کتاب، در بازارهایی که با داستان گویی اشباع شده است، توانایی پیشگامانه کاپوتی در ترکیب واقعیت با داستان به طرز بسیار ماهرانه است. کتاب – که از هشت هزار صفحه یادداشت و پژوهشهای او ساخته شده- با استعداد محکم نویسندگی او ترسیم و سازمان دهی شده است. شخصیتهای آن، طرز زندگانی آنها و مکانهایی که داستان در آن جریان دارد به طور باور نکردنی قابل لمس هستند و خواننده به راحتی با آنها احساس همدردی و یکیشدن میکند. نثر دقیق خواننده را به داستان متصل میکند. به عبارت ساده، کتاب در ابتدا به شیوه یک روزنامه نگاری فرم گرفته به طوری که اطلاعات اولیه به طور دقیق گردآوری شدهاند و در مرحله بعد با هنرمندی یک نویسنده رمان روایت میشود.
کتاب در کمال خونسردی به روایت یک حادثه قتل واقعی که در شهرستان فینی در غرب کانزاس و بین سال های ۱۹۵۹ و ۱۹۶۵ اتفاق افتاده بود، میپردازد. در شب ۱۴ نوامبر ۱۹۵۹، دو مرد وارد خانهای در هلکمب کانزاس شده و چهار تن از اعضای خانواده کالتر که خانوادهای ثروتمند و مورد احترام در فینی بودند را به قتل میرسانند. غیر مترقبه بودن آشکار و خشونت بی اساس این حادثه، چیزی که به ندرت در این منطقه از کانزاس رخ میداد، جامعه اطراف را شوکه و آشفته کرد. به طوری که ساکنان آن منطقه مشاهده کردند زندگی آرام و صلح آمیز آنها ناگهان توسط خبرنگاران، رسانهها و چشمان بیدار مردم سراسر ایالت متحده مورد هجوم قرار گرفته است.
ترومن کاپوتی هم یکی از مشتاقان این حادثه بود. او در آن زمان مقالهای مختصر با جزئیات اندک در مورد این حادثه در نیویورک تایمز نوشت و کار بر روی این پرونده را جزو برنامههای آینده خود قرار داد. در اواسط دسامبر او با قطاری به کانزاس رفت تا هرچه بیشتر در مورد این حادثه اطلاعات به دست آورد. تحقیقات او شش هفتهای به طول انجامید که در این مدت او در تلاش برای کسب اطمینان و علاقه مردم هلکمب و مصاحبه با آنها در مورد اطلاعاتشان از این حادثه بود. کاپوتی در این سفر با واسطه قرار دادن نویسنده مشهور و دوست دوران کودکی خود هارپر لی که با که در آنجا زندگی میکرد توانست اطمینان مردم را بیشتر جلب کند.
متن نگارش کتاب در کمال خونسردی، از نوع روزنامه نگاری نوین شناخته میشود، سبکی که در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ کاپوتی، و همچنین تام ولف، نورمن میلر، هانتر اس تامپسون، و جوآن دیدیون از پیشگامان آن بودند. اگرچه کاپوتی ترجیح میداد تا جامعه اثر او را به عنوان کتابی غیر داستانی بشناسد لیکن وی با استفاده از فونو روزنامهنگاری و تکنیکهای ادبی و یا تکنیکهای اقتباس شده از داستان نویسی روایت غیر داستانی خود را بیان میکرد و همین سبب شد تا کتابش به عنوان یک رمان غیر داستانی در ادبیات شناخته و طبقهبندی گردد.
روایت کاپوتی در کتاب در کمال خونسردی نمونهی زیبایی از رمانهای جنایی میباشد، که ریتم آن به طور مداوم و با مهارت دستکاری میشود. او تمرکز داستان را از حادثهای که برای خانواده کاتلر رخ داده فراتر میبرد، و اختلافات آنها را نمایان میکند و در همان حال سرنوشتشان را به هم گره میزند. زمان افعال و قالبهای زمانی در این رمان بی ثبات هستند و به نوبت تغییر میکنند. دیدگاهها تحریف میشوند و خواننده در مورد آنچه که فکر میکند میداند و در واقع نمیداند دچار سؤال و سردرگمی میشود. جرم و جنایت در اشکال مختلف مانند جیب بری دزدیدن کیف پول، بریدن سیم تلفن و ردپاهای خونین نمایان میشود.
کاپوتی روایت کنندهای کاملا دل سوز است و جدا شدن ظاهری او از اتفاقات، کاملا گمراه کننده است. پس مراقب باشید در هنگام خواندن کتاب فریب او را نخورید.
0 Comments