تابوتهای دست ساز عنوان یکی از داستانهای ترومن کاپوتی آمریکایی است که در سبک گزارش-داستان نوشته شده است. در عنوان اصلی این نوشته کاپوتی با اصرار عبارت گزارشی غیرداستانی از یک جنایت آمریکایی را گنجانده است. ترومن کاپوتی با کتاب در کمال خونسردی به اوج شهرت خود رسید و این کتاب گزارشی از قتل واقعی اعضای خانواده کلاتر بود، کاپوتی ظرف شش سال مصاحبات و تحقیقات گستردهای در زمینه این پرونده انجام داده بود و در نهایت نیز کتاب با استقبال عموم مواجه شد. تابوتهای دست ساز را شاید بتوان تلاش مجدد او برای تکرار این موفقیت دانست. تابوتهای دست ساز در ایران با ترجمه بهرنگ رجبی توسط نشر چشمه به چاپ رسیده است.
تابوتهای دست ساز از لحاظ ساختار و خط داستانی کتابی جذاب به نظر میرسد. کتاب شرح ماجراهای پرونده قتل مشکوک تعدادی از ساکنین یک دهکده در آمریکا و گفت و گوهای کاپوتی با دوست کاراگاهی است که او را جیک پپر معرفی میکند و مسئولیت رسیدگی به این پرونده را بر عهده دارد. مقتولان به نحوههای عجیبی کشته میشوند و قبل از اینکه حادثهای برای آنها پیش آید یک بستهی پستی در یافت میکنند؛ تابوتی دست ساز که به زیبایی از چوب تراشیده شده است و داخل آن عکس فرد دریافت کننده قرار دارد. این هدیه در واقع هشداری برای فرد است که به زودی به طرز مرموزی کشته خواهد شد. کلیه مقتولان یک وجه اشتراک با هم داشتند و این موضوع پپر را به سمت تنها مظنون این ماجرا هدایت میکند و او در صدد جمعآوری مدارک و شواهد لازم بر علیه او برمیآید.
مسئلهای که در مورد این کتاب وجود داشت این بود که کاپوتی هیچوقت فاش نکرد این سلسله قتلها در کدام ایالت اتفاق افتادهاند و مربوط به کدام پرونده واقعی میشوند و شواهد موجود هم وجود چنین پروندهای در آمریکا با این جزئیات را تأیید نمیکرد. سی و پنج سال پس از انتشار این نوشته، یک زوج خبرنگار این قضیه را مورد بررسی قرار دادند و با کنار هم گذاشتن شواهد به محل واقعی حادثه رسیدند، شهری در ایالت کانزاس و درست در نزدیکی جایی که قتلهای مربوط به کتاب در کمال خونسردی واقع شده بود.
این زوج خبرنگار با تحقیق و گفت و گو با ساکنین در جریان داستان واقعی و پروندهی قتل حل نشده قرار گرفتند این یافتهها که در ساندی تایمز به چاپ رسیدند در نهایت ثابت میکرد که تابوتهای دست ساز آنطور که کاپوتی ادعا میکرد یک گزارش نبود و تنها قسمتهای مختصری از ماجرای واقعی وام گرفته شده بود و قسمت عمدهی آن ساخته و پرداختهی تخیلات کاپوتی بود. برخی معتقدند کاپوتی در دورانی به سر میبرده که مرز بین واقعیت و خیال را در ذهن خود از دست داده بود او آشکارا درگیر الکل و مواد مخدر بود و شاید طبیعی باشد که چنین کتابی را با تلفیقی از پروندهای که صرفا برایش شرح داده شده و قوهتخیل قوی خود نوشته باشد و عنوان داستان واقعی را بر آن بگذارد.
جیک پپر در واقع کاراگاه ال دوی است، همان قهرمان کتاب در کمال خونسردی. اینطور که مشخص میشود ال دوی جریان این پرونده را برای کاپوتی شرح میدهد و با مطرح کردن اینکه قصد دارد کتابی بر مبنای این پرونده بنویسد، از کاپوتی نظر میخواهد. ایده کتاب در واقع ایدهی ال دوی بوده است که به نظر نمیرسد هیچوقت کاپوتی را به خاطر استفاده از آن بخشیده باشد.
0 Comments