اعترافات یک قاتل با عنوان فرعی روایت شده در یک شب، یکی از کتابهای یوزف روت نویسنده و روزنامه نگار معروف اتریشی است که در سال ۱۹۳۶ چاپ شده است. نویسنده در این کتاب که آن را در ایام مهاجرت در پاریس نوشته است، مثل اکثر آثارش به سرگذشت انسانهایی میپردازد که در جستجوی هویت خویشاند و دانسته یا ندانسته عدالتی را میجویند که وجود ندارد. مارش رادتسکی کتاب دیگری از این نویسنده است که با ترجمه محمد همتی در سال ۱۳۹۶ توسط نشر نو چاپ شده است.
داستان این کتاب که در یکی از شبهای دهه سی میلادی در کافهای روسی واقع در پاریس میگذرد، از زبان دو راوی که به طور ناگهانی یکدیگر را ملاقات میکنند، روایت میشود : راوی اول که در چند صفحه اول و آخر حضور دارد و راوی اصلی که بخش اعظم کتاب داستان زندگی او است.
سرگذشت پرفراز و نشیب گالوبچیک از وقتی شروع میشود که میفهمد فرزند نامشروع یک شاهزاده روس است. ملاقات نافرجام با پدر واقعیاش باعث میشود که به عضویت پلیس مخفی روسیه تزاری در بیاید، شغل و حرفهای که او را تبدیل به آدمی جنایتکار و قاتل میکند.
از دیگر شخصیتهای مهم داستان که تأثیر زیاد و متفاوتی بر روی گالوبچیک میگذارند، میتوان به دو نفر اشاره کرد: اولی فردی مرموز و با نفوذ به نام لاکاتوش که در بعضی قسمتها راهنمای و بلد راه وی میشود. و زنی خیاط به نام لوتسیا که گالوبچیک عاشق و شیدای وی شده، تا جایی که برای به دست آوردنش مجبور به حیله و فریب میشود.
داستان اعترافات یک قاتل سرگذشت پرحادثه فردی ترسو و بزدل و نابلدی است که گاه در موقعیت انتخاب بین بد و بدتر قرار میگیرد و نویسنده در خلال روایت زندگی این شخصیت به مواردی چون نیکی و بدی، عشق و انسانیت، کینه و انتقام اشاره میکند.
اعترافات یک قاتل را نشر ماهی با ترجمه علی اسدیان چاپ کرده است.
0 Comments