«تصورم برای مدتها این بود که در یک بیابان فریاد میکشم و کسی نیست که حرفهایم را بشنود، بعدها چند نفری بودند که میتوانستم حرفهایم را برایشان بازگو کنم. تصور میکردم که کتابهایم مخاطبی ندارند یا بسیار کم هستند. اما شما، امروز به من اثبات کردید که من حق داشتم به قدرت نهفته در درون «اقلیت» ایمان داشته باشم و به من بار دیگر اثبات شد که قدرت اقلیت دیر یا زود به نحوی آشکار میشود.»
این قسمتی از متن سخنرانی آندره ژیده که توسط گابریل پاوکس در مراسم اهدای جایزه نوبل ۱۹۴۷ خونده شد. ژید در این مراسم حضور نداشت و همونطوری که در قسمت دیگهای از متن اومده، درواقع وی علاقهای به کسب افتخارات اینچنینی نداشته. آندره در قسمت دیگهای از سخنرانیش از اینکه داوران اون رو لایق گرفتن این جایزه دونستن تشکر کرده و گفته که:
بزرگواران، به نظر میرسد که آرای شما برای آثار من نیست، بلکه بیشتر متعلق به روحی است که آنها را ساخته، روحی که در دوران ما حملات و نامهربانیهای زیادی را تجربه کرده و من سعی کردم آن را به تصویر بکشم. و این را با اطمینان میگویم که من لایق این جایزه نبودم چون که مرد دیگری در فرانسه این روح را بهتر از من به تصویر کشیده بود. منظورم پل والری است، که در دوران دوستی با وی که بیش از نیم قرن به درازا کشید تحسین من از وی همواره افزایش یافت و میدانم که مرگش تنها دلیلی بود که شما امروز من را به جای وی انتخاب کنید.
آندره ژید در ۲۲ نوامبر ۱۸۶۹ در فرانسه به دنیا اومد، او تنها فرزنده خانواده بود و از هشت سالگی به مدرسه شبانه روزی فرستاده شد، اما به دلیل وضعیت جسمانی ضعیف و بیماری نتونست درسش رو به صورت منظم ادامه بده مرگ زودهنگام پدرش هم مزید بر علت شد تا مادرش اونو به خونه برگردونه و تحت تعلیم خودش بزرگش کنه. ژید در سال ۱۸۸۹ خودش تصمیم گرفت تا به مدرسه شبانه روزی برگرده و برای آزمون دیپلم خودش رو آماده کنه. وی بعد از گرفتن دیپلمش تصمیم گرفت که مابقی زندگیش رو صرف نوشتن، موسیقی و سفر بکنه.
همونطور که گفته شده ژید به یک نویسنده موفق تبدیل شد و آثارش مورد توجه فعالان ادبیات قرار گرفت و در سال ۱۹۴۷ «به خاطر نوشتههای کاملا هنرمندانهاش که در آنها مسائل و مشکلات انسانها را با عشق به حقیقت و فاقد از هر گونه ترس و با رویکرد روانشناسانه به تصویر کشیده» جایزه نوبل ادبیات را از آن خودش کرد.
ژید به خاطر نوشتن داستانها و زندگینامهی خودنوشت معروفه و سعی داره تا برای مخاطب پیچیدگی ناشی از دوگانگی شخصیت خودش که بخشی از اون تحت آموزش سختگیرانه شکل گرفته و بخش دیگهاش به اخلاقیات اجتماعی پایبنده رو ترسیم کنه. آثار ژید رو میشه به عنوان تحقیقاتی در نظر گرفت که در رابطه با آزادی و توانمند سازی و تقابل اونها با مسائل اخلاقی نوشته شدن و در قلب تمامی آثار وی سعی کرده تا صداقت رو تا جای ممکن حفظ کنه. اگه بخوایم آثار ژید رو طبقهبندی کنیم میتونیم اونها رو در سه دوره جداگانه که ترتیب زمانی هم توش لحاظ شده جای بدیم، که شامل دوره نماد گرایی، دوره خلاقیت و دوره آثار پایانی میشه که در ادامه کتابهای مربوط به هریک از این دورهها رو معرفی میکنیم.
در سال ۱۸۹۱ پیر لوئیس (دوست مدرسهاش) ژید رو به شاعری به نام استفان مالارمه معرفی کرد که شعر سهشنبهها بعد ازظهر رو سروده بود، این شعر در اون زمان نماد جنبش فرانسه بود و ژید رفته رفته تحت تأثیر این جریان قرار گرفت. کتابهای رساله نرگس، سفر اروین و تلاشی برای عشق، تأثیر گرفته از این دوره هستن. ژید در این دوران (در سالهای ۱۸۹۳ و ۱۸۹۴) دو بار به آفریقا سفر میکنه که در سفر اولش با دنیای عرب و عقاید اخلاقی اونها آشنا میشه و این سفر زمینه اصلی رو برای نوشتن کتاب مائدههای زمینی فراهم میکنه. و در نهایت کتاب مارشلندز رو نوشت که راجع به دستهای از موجوداته که توی یک غار تاریک زندگی میکنن و قدرت بیناییشون رو به خاطر اینکه ازش استفاده نکردن از دست دادن. در سفر دومش ژید با اسکار وایلد و لرد آلفرد داگلاس ملاقات میکنه، اما این سفر مدت زیادی طول نمیکشه و ژید با شنیدن خبر مریضی مادرش به فرانسه برمیگرده و بعد از فوت مادرش با دختر عموش ازدواج میکنه و به عنوان شهردار شهر انتخاب میشه.
همه این وقایع خیلی سریع و در عرض یک سال اتفاق میافتن تا اینکه ژید جوانترین شهردار فرانسه میشه. آندره موفق میشه که کار نوشتن کتاب مائدههای زمینی رو در سال ۱۸۹۷ به پایان برسونه و این کتاب رو که بعدها به عنوان محبوبترین کتاب قبل از جنگ در اروپا شناخته میشه چاپ کنه.
پرومتة سست زنجیر آخرین کتاب طنزآلود آندره بود که سعی داشت تا به صورت نمادین انسانی رو به تصویر بکشونه که در جستجوی یافتن ارزش واقعی زندگیشه و کارهای بعدی ژید متعلق به دوران خلاقیت هستن. اولین داستانی که ژید در دوره خلاقیت منتشر کرد کتاب ضد اخلاق بود که در سال ۱۹۰۲ منتشر شد و بعد از اون کتاب درِ تنگ یکی از آثار برجسته این دوره بود.
بعد آندره تلاش کرد که با نوشتن کتاب سمفونی روستایی مسائل زندگی خانوادگی و نحوه حل کردن مشکلاتش رو به صورت داستان در بیاره و این زمانی بود که وی شروع به گنجاندن دیدگاههای روانشناسی در کتاباش کرد. کتاب بعدی که چرخش بزرگی توی دوران خلاقیت ژید به حساب میاومد دخمههای واتیکان بود. در طول جنگ جهانی ژید در بخشهای مختلف از جمله صلیب سرخ، قرارگاه مداوای سربازان و.. شرکت داشت و بعد از جنگ اولین کتاب زندگینامهی خودنوشت خودش رو نوشت که مورد استقبال خوانندهها قرار نگرفت. کار بعدی آندره رمان سکه سازان پیچیده ترین کتابش و تنها رمانیه که نوشته. سایر آثاری که متعلق به دوران خلاقیتن شامل سفر به کنگو، بازگشت از چاد، اودیپ، مائدههای تازه و بازگشت از شوروی میشن.
ژید در سالهای پایانی عمرش و بعد از اینکه جنگ جهانی دوم تموم میشه و همسرش فوت میکنه تقریبا کتاب دیگهای رو چاپ نمیکنه و مطالبش رو فقط توی نشریههاش به نام فیگارو منتشر میکنه. اما ژید در همین سالهای پایانی عمرش مورد توجه جامعه ادبی هست و جوایز ادبی زیادی رو در این سالها بدست میآره و در پایان در سال ۱۹۵۱ در پاریس فوت میکنه. از آندره ژید به عنوان یکی از بزگترین نویسندگان دو قرن گذشته که توی کارهاش به دنبال آشکار کردن ماهیت و ارزشهای واقعی انسانی هست یاد میشه.