در غرب خبری نیست به عنوان برجستهترین اثر اریش ماریا رمارک شناخته میشود. این نویسندهی آلمانی در سال ۱۹۱۶ به ارتش اعزام شد تا در جنگ جهانی اول مبارزه کند. او از این جنگ با جراحت بازگشت و حدود ده سال بعد کتاب در غرب خبری نیست را منتشر کرد که شرح احوال سربازان عادی آلمانی در جبههی جنگ میباشد. کتاب به سرعت مورد توجه جهان قرار گرفت و توسط صاحبنظران بینالمللی مورد تمجید واقع شد.
زمانی که آدولف هیتلر در آلمان به قدرت رسید، این کتاب را مورد حمله قرار داد و رمارک را خائن و فاقد روحیه وطنپرستی خطاب کرد. علیرغم خصومتهای نازی، رمارک ادامهی کتاب در غرب خبری نیست را با عنوان بعد یا بازگشت منتشر کرد که نمایانگر اوضاع و احوال پس از جنگ شهروندان آلمانی است. این موضوع خشم نازی را شعلهور کرد، رمارک به سوئیس گریخت و کتابهای او در آلمان به آتش کشیده شدند.
راوی کتاب در غرب خبری نیست، پل بومر، جوان نوزده سالهای است که در جنگ جهانی اول، در ارتش آلمان در مقابل فرانسه خدمت میکند. او و تعدادی از دوستان مدرسهاش تحت تأثیر سخنرانیهای میهنپرستانهی معلمشان، داوطلبانه در ارتش نامنویسی کردهاند. اما پس از تجربهی ده هفته آموزش وحشیانه و طاقتفرسا زیرنظر سرجوخهای خشن و بیرحم؛ به این نتیجه میرسند که حس ملیگرایی و وطنپرستی که با اعتقاد به آن به ارتش پیوستند، اکنون به نظرشان پوچ و توخالی میرسد و جنگ چهرهی باشکوه و غرورآفرینش را نزد آنها از دست میدهد.
پل با ریزبینی جزئیات زندگی در جبهه را شرح میدهد، از حملات گازی و بمبارانها گرفته تا زخمهای مهلک و بیماریهای کشنده و حملهی موشها. این توصیفها موجب شده است که این کتاب از بهترین کتابهایی باشد که خطرات و دشواریهای جبهههای جنگ و اثرات مخرب جنگ بر انسانها را به تصویر کشیدهاند. رمارک قصد دارد این موضوع ر ا بیان کند که نسلی از انسانها، حتی اگر هم از جنگ جان به در بردند، در واقع توسط جنگ نابود شدهاند همانطور که پل در اوایل کتاب اشاره دارد که اگرچه آنها پسرهای جوانی هستند؛ جوانی از آنها گریخته است و خود را پیر احساس میکنند.
کتاب در غرب خبری نیست با ترجمه پرویز شهدی توسط انتشارات صدای معاصر و باترجمه سیروس تاجبخش توسط انتشارات ناهید منتشر شده است.
0 Comments